www.amolart.blogfa.com از این سایت استفاده شد.
من کتاب «مغز متفکر جهان شیعه » رو مطالعه کردم کتاب جذابی بود.
من فکر میکنم دیگه وقتشه اماممون رو بشناسیم . امام صادق نظریاتی دارند که مطمئنم هنوز ما خیلی از اونها رو نشنیدیم .
این کتاب ترجمه ذبیح الله منصوری ست و موسسه مطالعات علوم اسلامی اون رو گرد آوری کرده.
· اولین کسی که عقیده به عناصر اربعه را متزلزل کرد.
* باین قسمت از فیزیک ارسطو(امام 1000 سال بعد از او متولد گردیده)رسید که در جهان بیش از چهار عنصر(آب ، باد، خاک ، آتش)وجود ندارد.و فرمودند حیرت می کنم که مردی چون ارسطو چگونه متوجه نگردیده که خاک یک عنصر نیست بلکه در خاک عناصر متعددی وجود داردو هر یک از فلزات موجود در خاک یک عنصر می باشد.
* بعدا گفتند باد متشکل از چند عنصر می باشد(قرن 18 لاووازیه و قبلش پریستلی اکسیژن رااز هوا جدا نمودند.)
* در هوا چند جزء وجود دارد که همگی باهم برای تنفس ضروری است (لاووازیه گفت اکسیژن برای تنفس ضروری است ولی در قرن نوزده ثابت شد اکسیژن خالص به تنهایی باعث مرگ انسان می شود.)
* آنچه که در هوا است اگر به طور خالص جدا شود آنچنان نافذ است که حتی آهن را ذوب می کند (اکسیژن خالص)
* یک جزیی که در هوا است به مرور زمان باعث فاسد شدن غذا می شود(اکسیژن)
* آن قسمت از هوا که عامل اصلی تنفس می باشد و اشیا را تغییر می دهد سنگین نیز است(لاووازیه می گوید اکسیژن از حیث وزن هشت نهم آب است.)
* خواص اشیا وقتی به خوبی بر ما معلوم می شود که بتوانیم قسمتی کوچک از یک شیی را به طور دقیق مورد تحقیق قرار دهیم.(اتم یا سلول)
· نظریه جعفر صادق (ع) راجع به زمین
* جعفر صادق(ع)در دوازده قرن قبل از این دریافت زمین اطراف خود می گرددو آنچه سبب توالی روز و شب می شود گردش خورشید در اطراف زمین نیست بلکه گردش زمین دور خودش استو دائم نیمی از زمین تاریک و نیمی روشن است. (قدما می گفتند گردش خورشید به دور زمین سبب ان است.)
* روزی به شاگردان خود گفتند سنگ های بزرگ که بر کوه می بینید در آغاز مواد مذاب بودند و الان بدین شکل در امدند.(در آغاز انقلاب فرانسه تا پایان قرت 18 هنوز دانشمندان تردید داشتند که زمین مذاب بوده است.)
شما می دانید انسان در قالب داستان بهتر یاد می گیرد این کتاب هم به همین نکته توجه نموده و قالب داستان دارد و این کتاب 2 شخصیت دارد فواد و سندس =( دیبا ، پارچه ی ابریشمی زربفت ، دیبای لطیف ) این 2 شخصیت میل به ازدواج دارند یکی اسلام و سندس دین دیگری دارد و سندس میخواهد مسلمان شود این 2 شخصیت با روحانی فهمیده و با شعوری آشنا میشوند و ادامه داستان ....
این رمان نوشته ی بنت الهدی صدر و ترجمه لطیف راشدی ست. و انتشارات " دفتر نشر مصطفی" این کتاب را چاپ کرده .
این کتاب سال 1336 چاپ شده و نویسنده آن معلم شهید دکتر علی شریعتی ست و این کتاب به مفاهیم مسخ شده می پردازد مثلا دین اسلام چیز دیگری میخواسته اما ما چیز دیگری متوجه شده ایم. این کتاب حدود 40 صفحه دارد و ختصر مفید یباشد . و به زبان ساده میباشد.
این هم قسمتی ز آن :
صفحه ی 17
راه یعنی وسیله ای که باید از آن عبور کرد و به مقصدی رسید، نه اینکه در راه ایستاد و به تجلیل های بی حقیقت و بی هدف پرداخت . که این بدان می ماند که از راه نه به عنوان وسیله ای برای رسیدن به مقصود و مقصدی ، بلکه برای نفس راه ، استفاده کنیم و به تزیین کردن و چراغانی کردن و آراستنش بپردازیم . این ، یعنی راه برای راه ، یعنی رفتن ، نه برای رسیدن ، بلکه برای قدم زدن ، بیهدف ، بی دلیل ، بی نتیجه . و اگر تمام عمرمان را در راه باشیم اما در آن بایستیم و یا قدم بزنیم و به رفتن و رسیدن نینیشیم ، یک گام هم راه بجایی نمیبریم . همچنانکه نبرده ایم و این است معنی سخن علی وار علی ، که : آنها که بی دانش و ناآگاه عبادت میکنند همچون خر گردنده ی خراس اند، راه میپیمایند و به جایی نمیرسند صبح تا شام در حرکت اند و در راه ، اما در پایان راه بهمان نقطه میرسند که آغاز کرده بودند . معنی عبادت برای عبادت ، مذهب برای مذهب ، و راه برای راه این است. ادامه دارد.
"استاد عشق" عنوان کتابی ست درباره ی زندگی پروفسور محمود حسابی . چاپی که من خوندم از سال 1381 ، نوبت چهارم بود . نوشته ی ایرج حسابی.
اینو کی خونده ؟؟ کی ؟؟؟؟
هر چی زودتر بخونین که فردا دیره !!!!
حتما نظر تون رو بهم بگین ممنون میشم.